برزخ (ابر دوران زمین شناسی)

مطالعه ی زیرکون ها نشان داده که آب مایع از 4.400 میلیون سال پیش، خیلی زود پس از آرایش زمین، وجود داشته است. این خود نیاز به وجود اتمسفر (جو) دارد. در واقع مطالعات اخیر بر روی زیرکون های یافته شده در تخت سنگ برزخی استرالیا (در پایان 2008)، وجود آب های معدنی را تصدیق می کند که این خود، به وجود زمین ساخت های صفحه ای در نزدیکی 4 میلیارد سال پیش اشاره دارد. چنانچه این برآیندها درست باشد، باورهای پیشین درباره دوران برزخی درست نیست. چرا که به جای یک سطح داغ گداخته، و جوّی آکنده از دی اکسید کربن، سطح زمین، بسیار شبیه به امروز خودش بوده است. کنش های زمین ساخت های صفحه ای، مقادیر بیکرانی دی اکسید کربن را به دام می اندازد، در نتیجه اثرات گلخانه ای برداشته شده و به یک دمای سطح بسیار خنک تر، آرایش تخته سنگ های محکم، و احتمالا حتی زندگی، منجر می شود.

ادامه نوشته

زندگی و فرهنگ آشور

در بررسی تاریخ سیاسی خشونت بار دوره سارگُنیان، که در آن امپراتوری آشور به بالاترین حد قدرت خود رسید، می توان به آسانی دریافت که تمام وجوه زندگی آشور درگیر جنگ و درگیری بود. اما این برداشتی غیر واقعی است که تا حد زیادی از خصلت گزینشی اسناد بر جا مانده سرچشمه می گیرد. بخش عمده این اسناد دربرگیرنده گزارش های سلطنتی و دیگر شرح و توصیف های عملیات نظامی و طرح های ساختمانی است که روش سنتی بیان پادشاهان آشور بود.

ادامه نوشته

فصل سی و يكم - اخناتون فرعون مصر

هنگام عصر بر اثر سرهائي كه جلادان هورم‌هب بريدند امنيت در طبس حكمفرما شد و قبل از غروب خورشيد كلاغ‌ها و قوش‌ها و لاشخوارها از آسمان فرود آمدند تا لاشه‌هائي را كه در شهر بخصوص در خيابان قوچ‌ها و مقابل معبد جديد افتاده بودند بخورند. اخناتون فرعون مصر تا آن روز مقاومت جدي ملت را بچشم خود نديده، ريختن خون را مشاهده نكرده بود و بعد از مشاهده خون‌ريزي آن روز فرعون نسبت به سكنه طبس كه آنطور مقابل خداي او مقاومت مي‌نمايند بشدت خشمگين شد و امر كرد هر كس كه اسم آمون خداي سابق را ببرد يا شكل آمون روي ظروف منزل وي ديده شود از طبس تبعيد گردد و او را براي كار اجباري به معادن بفرستند. ولي مردم سكوت ميكردند و هيچ كس ديگري را بروز نمي‌داد.

ادامه نوشته

فصل سی‌ ام - کشتار در طبس

کاهنان لحظه به لحظه نام آمون را میبردند و میگفتند که هر کس که در راه آمون خود را فدا کند بطور حتم نائل بسعادت جاوید خواهد گردید. و من یقین دارم که اگر کاهنان مردم را تحریک نمیکردند خون‌ریزی روز بعد و ایام دیگر بوقوع نمی‌پیوست. چون اگر کاهنان تسلیم میشدند فرعون که صلح‌دوست بود و از خونریزی نفرت داشت، آنها را آزار نمیکرد و بعید نبود که قسمتی از اراضی و زر و سیم آمون را بکاهنان مزبور بدهد که بقیه عمر براحتی زندگی نمایند. ولی وقتی کسانی عادت کردند که دارای قدرت و ثروت باشند طوری به آنها علاقه مند میشوند که در راه حفظ قدرت و ثروت از جان خود هم میگذرند. کاهنان میدانستند که اگر جنگی در بگیرد بدون شک سبب خواهد شد که مردم از فرعون بشدت متنفر شوند زیرا در صورت بروز جنگ سربازان سیاهپوست مردم را قتل عام میکردند.

ادامه نوشته

تاریخ ماننا

قدرت فوق العاده ماننا در عهد ایرانزو و تبدیل شدن آن به یک دولت درجه اول، پادشاهی های نیمه مستقل پیرامون را که فرمانروایانشان متمایل به استقلال کامل بودند ناراحت ساخته بود. شکی نیست که قدرت ماننا، مانند حکومت دیگر دولت های برده دار آن زمان، بار سنگینی بر دوش مردم بود ولی تجزیه طلبی شاهکان نیز در بیشتر موارد، جنبه مخالفت با پیشرفت داشت زیرا که بزرگان و اعیان می کوشیدند در سرزمین های بسیار کوچک خود، فرمانروایی بی بند و بار باشند و این خود، از ایجاد یک دولت نیرومند جلوگیری می کرد و کشور را به دست کشورگشایان بیگانه می سپرد و به هر تقدیر، چنین سرنوشتی از لحاظ مردم، از حکومت شاهان ماننا بدتر بود. در ضمن، دولت ماننا در واقع یک دولت اولیگارشی و حکومت چند خاندان مقتدر بود و به ضرورت، از منافع بزرگان اصیل ماننا، به زیان افراد عادی و آزاد و حتی - به احتمال - برده داران غیر اصیل دفاع می کرد.

ادامه نوشته

ماننا

ماننایی ها مردمان باستانی با سرچشمه ای ناشناخته بودند که پیرامون سده های 10م تا 7م پیش از میلاد در سرزمین کنونی ایران می زیستند. آنها در آن دوران همسایگان امپراتوری های آشور و اورارتو و نیز دولت های کوچک میان آن دو، همچون موساسیر و زیکرتو بودند .قلبستان اصلی سرزمین مانناییان، در خاور و جنوب دریاچه اورمیه، و پیرامون مهاباد کنونی قرار داشت. مدارک چندی درباره سازمان اجتماعی و دولتی ماننا در دست است. ساکنان ماننا، مانند دیگر نواحی به دامداری اشتغال می ورزیدند. جامعه ماننا، سازمان قبیله ای را تا حد معتنابهی نگاه داشته بود. این نکته جالب است که متون اورارتویی، دولت مزبور را کشور مانن (مانا-نیه بای) می خواندند، اما منابع آشوری نزدیک به همیشه، آن را کشور قبایل ماننا می نامیدند (مآت-ماننایی).

ادامه نوشته

شوش (شهر باستانی)

شوش یکی از کهن ترین سکونتگاه های شناخته شده منطقه میباشد که به احتمال پیرامون 4200 ق.م پایه گذاری شده است با این حال، نخستین آثار یک دهکده مسکونی در آن مربوط به 7000 ق.م است.در دوره های تاریخی، شوش پایخت اولیه امپراتوری عیلام بود. نام آن به عیلامی به شیوه های مختلفی از جمله شوشان، شوشون و غیره نوشته می شد. نام این شهر در کهن ترین اسناد سومری به چشم می رسد. شهر شوش امروزی در محل شهر شوش باستانی پایتخت اداری فرمانداری شوش در استان خوزستان ایران است و در سال 2005 میلادی جمعیتی در حدود 64.960 نفر داشت.

ادامه نوشته

انشان

اَنشان یا انزان نام بخشی از حوزهٔ تمدن ایلام و همچنین نام مرکز آن بوده‌است. پادشاهان عیلامی خود را "شاه انشان و شوش" می‌نامیده اند. در قرن هفتم پیش از میلاد این شهر به دست پارس‌ها افتاد. کورش بزرگ در سنگ‌نبشته‌ها، از پدر و نیاکان خود (کمبوجیه اول، کورش اول و چیش‌پیش) به عنوان شاه انشان یاد می‌کند. نظرات مختلفی در مورد محل منطقه و شهر انشان ابراز شده‌است. در سال ۱۳۴۹، یافته‌های باستان‌شناسی در منطقهٔ تپه ملیان در دشت بیضای استان فارس این گمان را پیش کشید که تپه ملیان محل شهر گمشدهٔ انشان باشد. با یافتن پاره‌آجرهایی با خط میخی عیلامی در این جایگاه، این گمان تقویت شد. این نوشته‌ها که به نام یک شاه عیلامی در هزارهٔ دوم پیش از میلاد است از هدایای او به معبد انشان نام می‌برد. با توجه به این یافته‌ها، منطقه انشان شمال غربی استان فارس را در بر می‌گیرد.

ادامه نوشته

اقوام سامی

اقوام سامی عبارتی است که امروزه عمدتاً برای اطلاق به عرب‌ها و اسرائیلیان(عبرانیها) به کار می‌رود. شناخته‌شده‌ترین زبان‌های سامی زنده نیز عربی؛ عبری و آشوری می‌باشند. بیشتر مردم سوی غربی خاورمیانه از نژاد سامی بوده‌اند و زبان ویژه خود را داشته‌اند که امروزه بیشترشان یا نابود شده و یا در عرب‌ها حل شده‌اند و به زبان عربی سخن می‌گویند که از آن دسته می‌توان از آرامی‌ها، قبطی‌ها، کلدانی‌ها، نبطی‌ها نام برد. بر پایه روایت تورات و اسطوره‌های سامی نسل کنونی آدمیان که پس از توفان نوح به جای ماند از پشت سه پسر نوح؛ سام، حام و یافث می‌باشند، در حالی که قرآن ادعای جهانی بودن برای طوفان نوح نکرده است. سامی‌ها کسانی هستند که خود را فرزندان سام پسر نوح می‌دانند. هر چیز وابسته به آنها مانند زبان‌های سامی و آیین‌های سامی و... سامی خوانده می‌شود.

ادامه نوشته

آریایی

آریا، نامی است که نیاکان مشترک اقوام ایرانی و هندی (مردمان شمال هند) (آنان که به زبان‌های هند و ایرانی سخن می‌گفتند) خود را بدان معرفی می كردند و آن را به معنی شريف، اصيل و آزاده دانسته‌اند. کسی که وابسته و از تبار قوم آریا باشد آریایی، آرین یا آریان می‌نامند. تنها مورد کاربرد مجاز اصطلاح آريايی درباره اقوامی است كه در ازمنه باستانی خود، خويشتن را آريا می ناميدند. هنديان و ايرانيان و مادها و اسكيت ها و آلان ها و اقوام ايرانی زبان آسيای ميانه خود را آريا مي خواندند.

ادامه نوشته

کیزو-واتنا

کیزو-واتا (یا کیزو-وادنا) نام یک پادشاهی در فلات آناتولی باستان در هزاره دوّم پیش از میلاد است که در بلندی های جنوب خاوری آناتولی، در نزدیکی خلیج اسکندرون، در ترکیه امروزی قرار داشت. مرکز این پادشاهی شهر کومّانّی است. در دوره های بعد این منطقه را "کلیکیه" نامیدند. جمعیت کیزو-واتنا از قوم های لووی و هوریانی بود. زبان لووی، بخشی از گروه زبانی هندو-اروپایی بود که با زبان هیتی نزدیکی داشت. تمدن هوریانی نیز نفوذ توانمندی بر مردم کیزو-واتنا داشت. گرچه کیزو-واتنا بعدها خراجگذار امپراتوری هیتی شد، هر دو تمدن لووی و هوریانی بر هیتی ها نیز نفوذ عمیقی داشتند.

ادامه نوشته

آراپخا

آراپها یک شهر آشوری باستانی بود که در شهر کرکوک امروزی در عراق وجود داشت. این شهر پیرامون 2.000 ق.م پی ریزی شد و نام آن از واژه آشوری آراپخا سرچشمه می گیرد که بعدها به آراپها تغییر نام داده شد.

ادامه نوشته

اورارتو

اورارتو نام تمدنی است که در غرب آذربایجان امروز، شرق آناتولی، و شمال کردستان،احتمالاً اجداد ارامنه وگرجی های کنونی بوده اند و حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد، قدرت گرفت. بیشتر اطلاعات ما از تمدن اورارتو، از نوشته‌های آشوری است. قدرت اورارتو آنها را قادر به در اختیار گرفتن تجارت قفقاز و حوزه اطراف دریای خزر می‌کرده‌است. شهرهای اورارتو معماری خاص و شاهانه‌ای دارند که باقیمانده بعضی از آنها در شمال کردستان، حکایت از پیشرفته بودن آن و تأثیرش بر معماری ماد و هخامنشی می‌کند. زبان اورارتو احتمالاً از زبانهای «هورانی» بوده (که از زبانهای مرده، قفقازی هستند) و نزدیکترین زبان امروزی به آنها، زبان گرجی است.

ادامه نوشته

خاور نزدیک

خاور نزدیک یا شرق نزدیک اصطلاحی است که برای اشاره به مناطقی چون بخشی از آسیای غربی که در حوزهٔ جغرافیایی شوروی سابق قرار داشته‌اند و همچنین فلسطین، اسرائیل، اردن، سوریه، لبنان، ترکیه، قبرس، و عراق استفاده می‌شود. این اصطلاح به‌وسیلهٔ انگلستان متداول شده است و سابقاً به کشورهای شبه جزیرهٔ بالکان گفته می‌شد. این اصطلاح عموماً توسط باستان‌شناسان و تاریخ‌نگاران و با رواجی کمتر در میان روزنامه‌نگاران و تفسیرگران کاربرد دارد. مصر را نیز گاه بخشی از خاور نزدیک بشمار می‌آورند.
 

ادامه نوشته

بابل (بین النهرین)

تماما بقایای امروزی این شهر بنام باستانی، خاکریز یا تلّی از ساختمان های خشت چین شکسته یا توده سنگ های متراکمی در دشت حاصلخیز میان دو رود بین رودهای دجله و فرات، در عراق است. منابع تاریخی ما را آگاه می سازد که بابل در آغاز شهر کوچکی بود که در آغاز هزاره سوّم پیش از میلاد به وجود آمده بود. با برآمدن دودمان نخست بابل، این شهر نیز رشد کرد و مشهور شد. بابل، تا حدود 2.300 ق.م، "شهر مقدس" پادشاهی بابل و از 612 ق.م، تختگاه امپراتوری نو-بابل شد. باغ های معلق بابل، یکی از عجایب هفتگانه دنیای باستان بود.

ادامه نوشته

هیتی ها

هیتی ها مردمان آناتولی باستانی بودند که به یکی از زبان های شاخه آناتولی از خانوانده زبان هندو-اروپایی سخن می گفتند. هیتی ها در کار ساختمان سازی، ارابه رانی و ساخت مصنوعات آهنی پیشرفت زیادی داشتند و نخستین قومی هستند که آهن استخراج کرده و از آن استفاده نمودند. آهن به دلیل سختی بیشتری که نسبت به مس و قلع دارد برتری قابل توجهی از نظر جنگ افزار به هیتی ها می داد . تا آن زمان سومریها مصریها و دیگران از مس و برنز برای ساختن اشیاء فلزی استفاده می کردند . هیتی ها فن استخراج آهن را از دیگران ملت ها پنهان نگه می داشتند . اما سرانجام این کشف مخفی نماند و دیگران نیز از آن مطلع شدند . با دستیابی اقوام دیگر به آهن و ساختن اسلحه با آن ، عامل برتری هیتی ها در میدانهای جنگ از دست آنان گرفته شد.

ادامه نوشته

شوبات-انلیل

تصرف منطقه توسط «شمشی-ادد یکم» شاه آشور محل رها شده تل لیلان را زنده نمود. شمشی-ادد پتانسیل بزرگی را در تولید کشاورزی غنی این ناحیه دید و آن را پایتخت پادشاهی میان دو رود شمالی خویش ساخت. او این شهر را از «شخنا» به «شوبات-انلیل» (در زبان اکدی به معنی اقامتگاه خدا انلیل) تغییر نام داد. یک کاخ سلطنتی و یک نیایشگاه در شهر ساخته شد و همه شهر را بوسیله دیوار محصور کردند. اندازه شهر حدود 90 هکتار (220 جریب) بود. شوبات-انلیل به احتمال در اوج خود جمعیتی در حدود 20.000 نفر داشته است. شوبات-انلیل تا سال 1726 که «سمسو-ایلونا» شاه بابل آن را تسخیر کرد به پیشرفت ادامه داد. شوبات-انلیل پس از آنکه در پادشاهی میتانی به یک شهر هوریانی تبدیل شد، دیگر هرگز قدرتش خود را باز نیافت.

ادامه نوشته

نوزی

در این یادداشت می توانید به اطلاعاتی درباره شهر نوزی دسترسی پیدا کنید.

ادامه نوشته

نقشه میان دو رود در هزاره دوم ق.م

در این یادداشت می توانید نقشه میان دو رود را در هزاره دوم ق.م مشاهده کنید..

ادامه نوشته

سیپار

در این یادداشت می توانید به اطلاعاتی درباره شهر سیپار دسترسی پیدا کنید.

ادامه نوشته