پوریم
پوریم برپایه تقویم عبری هر ساله در روز 14م ماه آدار عبری (آدار دوّم در سال کبیسه)، روز پس از پیروزی یهودیان بر دشمنانشان جشن گرفته می شود؛ همچون همه اعیاد یهودیان، پوریم در شامگاه روز دیرپای قبل، آغاز می شود. در شهرهایی که در زمان یوشع، بوسیله دیوار احاطه کننده ای نگاهبانی می شدند، دربرگیرنده شوشان (شوش) و اورشلیم، پوریم در روز 15م آن ماه جشن گرفته می شود؛ که بعنوان پوریم شوشانی شناخته شده است. پوریم با بازخوانی عمومی کتاب استر، دادن هدایای خوراکی و نوشیدنی دو سویه، و دادن خیره به نیازمندان برگزار می شود. دیگر آداب و رسوم را نوشیدن شراب، پوشیدن لباس و نقاب، و برگزاری جشن عمومی دربرمی گیرد.
یهودیانی که از پادشاهی یهودیه تبعید شده و در اسارت بابل زندگی می کردند، پس از آنکه بابل به نوبه خود به تسخیر شاهنشاهی پارس درآمد، خود را تحت پادشاهی پارس یافتند. بگفته کتاب استر، هامان، وزیر سلطنتی شاهنشاه خشایارشا، نقشه کشتن یهودیان را ریخت، اما این نقشه توسط استر، که پس از شهبانوی پیشین، شهبانو شده بود، خنثی گشت. وشتی (شهبانوی پیشین) برکنار شده بود و مردخای، یک صاحب منصب درباری بود، که استر را پس از آنکه پدر و مادرش مردند بزرگ کرده، و نیز عموزاده وی بود. یهودیان از اینکه قربانی یک فرمان شیطانی علیه ایشان شوند رهایی یافتند و در عوض، توسط شاهنشاه اجازه یافتند تا دشمنانشان را نابود کنند، و روز پس از آن نبرد، بعنوان روز جشن و پایکوبی تعیین شد.
تاریخ
شاهنشاهی پارس
شاهنشاهی هخامنشی (559 ق.م - 330 ق.م) نخستین شاهنشاهی ایرانی بود که بر بخش های عمده ای از ایران زمین، دشمن بنام شهر-کشورهای یونانی، فرمان می راند. این شاهنشاهی همان دولتی است که اسرائیلیان (یهودیان) را از اسارتشان در بابل، آزاد ساخت.
شاهنشاهی هخامنشی، با مساحتی در حدود 7.5 میلیون کیلومتر مربع، بطور منطقه ای، بزرگترین امپراتوری دوره باستانی کلاسیک بود. امپراتوری پارس در اوج قدرتش، سه قاره را دربر داشت و سرانجام آمیخته ای از این سرزمین ها بود: در خاور، افغانستان امروزی و ماورای آسیای مرکزی و پاکستان. در شمال و باختر، همه آسیای کوچک (ترکیه امروزی)، شبه جزیره بالکان علیا (تراکیه)، و بیشتر مناطق ساحلی دریای سیاه. در باختر و جنوب باختری، سرزمین های عراق امروزی، شمال عربستان سعودی، اردن، فلسطین، لبنان، سوریه، همه مراکز عمده جمعیت مصر باستان، و در دور دست های باختر، بخش هایی از لیبی.
این شاهنشاهی در آغاز بصورت دولت دست نشانده مادها کار خود را آغاز کرد، اما با تسخیر و گستردن امپراتوری ماد و تسخیر مصر باستان و آسیای کوچک، به کار خود پایان داد. شاهنشاهی هخامنشی تحت پادشاهی خشایارشا بسیار نزدیک بود تا یونان باستان را نیز تسخیر کند. هخامنشیان سرانجام توسط اسکندر مقدونی در 330 ق.م برافتادند.
منابع
- منبع اولیه مربوط به سرچشمه پوریم کتاب استر است که واپسین کتاب از 24 کتاب تنخ می باشد که توسط خردمندان مجمع بزرگ، در زمره کتب مقدس شمره شده. تاریخ این کتاب به سده 4م ق.م برمی گردد و بگفته تلمود، این کتاب توسط مجمع بزرگ، از متن اصلی آن، که توسط مردخای نوشته شده بود گردآوری گشت.
- جوزفوس در کتاب Contra Apionem از اثری که به آن بعنوان Peri Ioudaion (روی یهودی ها) اشاره دارد نقل قول می کند و آن را به هکتایوس ابدیرایی نسبت می دهد (اواخر سده 4م ق.م). (نقل قول های ارائه شده توسط جوزفوس بیشتر اقتباس هایی از هکتایوس تلقی می شود و از این رو به آنها با عنوان "شبه-هکتایوسی" اشاره می شود. همچنین اینکه آیا این اثر توسط یک یهودی ناشناس اهل اسکندریه، یا توسط هکتایوس انجام شده، مورد بحث قرار گرفته است. این کتاب شکنجه یهودیان توسط ایرانیان را در خود ثبت کرده و از یهودیانی که مجبور به عبادت در زیارتگاه های ایرانیان بودند نام می برد.
- کتاب یونانی استر که در ترجمه هفتادی وجود دارد، بیشتر یک بازگویی از رویدادهای کتاب عبری استر است تا یک ترجمه، و روایات اضافی را ثبت کرده است؛ به ویژه یکی دانستن آهاسوأروس و اردشیر دوّم، و نیز در جزئیات نامه های مختلف. موارد اضافه ای نیز در نسخه های قبطی و اتیوپیایی نگاه داشته شده است و نیز توسط جیروم در فولغاتا دربرگرفته شده است و تاریخ آن به سده دوّم تا یکم پیش از میلاد برمی گردد.
- پلوتارک در دوران زندگی اش (75 میلادی) نام های جایگزین اُآرزِس (Oarses) و و آرساسِس (Arsicas) را برای اردشیر درازدست ثبت می کند که به ترتیب توسط دینون (ح. 360 -330 ق.م) و کتسیاس (پزشک اردشیر دوّم) تعیین شده اند. اینها برآیندی است از نام پارسی خشایارشا؛ همچون "آهاسوأروس" (Ahasuerus)، "زرکسسس" (Xerxes) و در گویش کودکانه "اَرشو" برای اردشیر دوّم. این منابع بطور مستدل آهاسوأروس و اردشیر دوّم را با توجه به نام های بکار رفته در منابع عبری و یونانی و موافق با اطلاعات متنی شبه-هکتایوس و بروسوس، یکی می دانند. گریگوریوس ابوالفرج ملاطی تاریخدان سریانی در کتاب زمانشناسی خودش، آهاسوأروس و اردشیر دوّم را یکی می داند و این را از جان افسی، تاریخدان سده ششم میلادی نقل می کند.
- جوزفوس، تاریخدان سده نخست میلادی، سرچشمه های پوریم را در کتاب 11 از کتاب های عهد عتیق یهودیان اش برمی شمارد. او از کتاب عبری استر پیروی می کند اما درباره برخی موارد اضافی که در نسخه یونانی یافت می شود نیز اطلاعاتی به دست می دهد، و نیز خشایارشا را نیز اردشیر می داند و متن نامه پادشاهان را نیز ارائه می دهد. او همچنین اطلاعات اضافی را درباره تاریخگذاری رویدادهای مرتبط با عزرا و نحمیا فرآهم می آورد.
- رساله Megillah در میشنا (تنظیم شده حدود. 200 میلادی) قوانین مرتبط با پوریم را ثبت کرده است. توسفتا ضمیمه آن (تنظیم شده در همان دوره) و جمارا (در تلمود اورشلیم و بابلی به ترتیب حدود. 400 میلادی و حدود. 600 میلادی)، جزئیات متنی اضافه ای ارائه می دهد؛ از قبیل اینکه وشتی دختر بالتازار (پادشاه بابل) بود و نیز جزئیاتی که با جوزفوس مطابقت دارد از قبیل اینکه استر از تبار سلطنتی بوده است. ذکر کوتاهی از استر در رساله Chullin آمده (Bavli Chullin 139b) و بت پرستی هامان در Sanhedrin مورد بحث قرار گرفته است (Sanhedrin 61b).
- در قرون وسطی چندین تَرجوم (ترجمه) استر به زبان آرامی نوشته شد که دو تا از آنها به جا مانده است. Targum Rishon (تَرجوم نخست) و Targum Sheni (تَرجوم دوّم) که تاریخ آنها به 500 تا 1000 میلادی برمی گردد. این ها در حقیقت تَرجوم (ترجمه) نیستند بلکه همچون استر یونانی، بازگویی رویدادها می باشند و دربرگیرنده افسانه های اضافی مرتبط با پوریم می باشند. یک بازنوسی دیگر از Targum Rishon از سده 16م میلادی نیز وجود دارد که گهگاه آن را Targum Shelishi (تَرجوم سوّم) می شمارند.
- یک شرح خلاصه از رویدادهای تاریخ ایران توسط محمد بن جریر طبری تاریخ دان اسلامی در کتاب تاریخ الرسل و الملوک (که در 915 میلادی تکمیل شده) جلد 4 پادشاهی های باستان، به ثبت رسیده است. با این حال پیرو روایات یهودی و مسیحی، الطبری جزئیاتی را ارائه می کند که در منابع یهودی شناخته شده نیست. برای مثال استفاده از شکل اصیل ایرانی "آستوریا" برای "استر". او رویدادهایی را در هنگامه پادشاهی اردشیر بهمن (اردشیر خوشحافظه) می گذارد ولی او را با اردشیر درازدست اشتباه می گیرد و این درحالی است که "خشایارشا" را نام یک هم-فرمانروا فرض کرده است.
- یک شرح خلاصه دیگر از تاریخ پارس مستقل از الطبری، توسط مسعودی تاریخ دان عرب در مروج الذهب و معادن الجواهر (که در 947 میلادی تکمیل شد) به ثبت رسیده است. او به یک زن یهودی اشاره می کند که با شاه پارس ازدواج کرد و مردمش را رهانید. او دختر این زن را هما نام می برد که در سنت یهودی شناخته شده نیست اما در فرهنگ عامیانه ایرانی بخوبی به یاد نگه داشته است. الطبری نیز او را هما می خواند و می گوید که چطور پدرش (اردشیر بهمن) با او ازدواج کرد. فردوسی در شاهنامه اش (حدود 1000 میلادی) نیز از ازدواج بهمن شاه با هما سخن می گوید.
- شرحی از سرچشمه پوریم در فصل 4 از Josippon (تاریخ یهود گردآوری شده در سده دهم میلادی) وجود دارد. این نیز از شرح عبری استر پیروی کرده و دربرگیرنده روایات اضافی است که با روایات یافته شده در نسخه یونانی و جوزفوس (که نویسنده از او بعنوان منبع ادعا می کند) به استثنای جزئیات نامه های یافته شده در کارهای بعدی اش، جور درمی آید. این همچنین دیگر اطلاعات متنی مرتبط با تاریخ یهود و پارس را، از قبیل شناساندن داریوش مادی فرآهم می آورد و او را عمو و پدرزن کوروش می شناساند.
- استر ربّه یک متن تفسیر کتاب مقدس است که به دو بخش تقسیم می گردد. بخش نخست که به حدود سال 500 میلادی تاریخگذاری می شود، یک شرح تفسیری را بر دو فصل نخست کتاب عبری استر فراهم می آورد و اطلاعات منبع را برای Targum Sheni فراهم آورده است. بخش دوّم که ممکن است در اواخر سده یازدهم میلادی تنظیم شده باشد، دربرگیرنده تفسیری بر فصول باقیمانده استر است. این بخش نیز دربرگیرنده موارد متنی اضافی یافته شده در Josippon (تاریخچه یهود) است.
داستان پوریم
ادامه دارد...
منبع