لوح زیمریلیم، حدود 1780 ق.م

موزه لوور

زیمریلیم از حدود 1781 ق.م تا 1757 ق.م پادشاه ماری بود.

او، پسر و وارث ایاخدونلیم بود اما مجبور شد به یمحاض، جایی که پدرش در طی یک کودتا توسط خدمتکاران خودش ترور شد، بگریزد. شهر ماری توسط شمشی-ادد یکم، شاه آشور اشغال گشت و او، پسر خودش یسمه-ادد را بر تخت پادشاهی ماری نشاند. خیلی زود پس از درگذشت شمشی-ادد یکم، زیمریلیم از تبعید بازگشت و در آن هنگام توانایی آن را داشت تا با کمک یَریملیم، پادشاه یمحاض، یسمه-ادد را از قدرت برکنار کند.

زیمریلیم حدود بیست سال بر ماری فرمانروایی کرد، و بمنظور تثبیت قدرتش در نواحی همسایه در امتداد رود فرات و دره رود خابور، به همه جا لشکرکشی نمود. او کاخ خودش در شهر را گسترش داد و کاخ او به احتمال بزرگترین کاخ زمانش بود که به یقین حسادت پادشاهان دیگر را به دنبال داشت.

او در یک صحنه گسترده تر نیز فعال بود و در یک زمان (شاید حدود 1779 ق.م) در جنگ علیه اشنوننا، همپیمان حمورابی بود.

زندگی شخصی زیمریلیم بوسیله لوحه هایی که در بایگانی دولتی ماری نگهداری می شدند، شناخته شده است. او با شیبتو، یک شاهزاده خانم اهل یمحاض (حلب و سرزمین های پیرامون آن) ازدواج کرد، و دانسته شده که دست کم از همسران مختلفش، هشت دختر داشته است. چند تن از دخترانش با پادشاهان شهرهای محلی ازدواج کردند، و دانسته شده که دو تن دیگر از آنها کاهن بانو گردیدند. نامه نگاری میان زیمریلیم و دخترانش این گواه را به دست می دهد که زیمریلیم درباره زنان بسیار می اندیشید و دست کم آنان را در تصمیم گیری افرادی شایسته می دانست؛ همچنانکه یکی از دخترانش، به نام کیرو، را به شهرداری یکی از شهرهای نزدیک گماشت.

حمورابی در سال 1757 ق.م، با وجود همپیمانی پیشین، ماری را اشغال و غارت کرد (گرچه پنداشته می شود که شهر بدون جنگ محاصره شده بود). در این زمان، زیمریلیم، از دید تاریخی ناپدید می گردد، و گمان می رود که کشته شده باشد.

پیش از این اظهار شده بود که بلاسونو همسر دوّم وی بوده است اما اکنون بر این باورند که این موضوع درست نیست.

 

منبع


ویکی پدیا انگلیسی، Zimrilim