شمشی-ادد یکم
به قدرت برآمدن
پدرش ایلا-کبکبو، بر یک پادشاهی در مرزهای ماری فرمان می راند و یک آموری بود. با مرگ پدر، برادر شمشی-ادد وارث پادشاهی شد و به او اجازه داد تا یک پادشاهی برای خود بسازد.
او نخست شهر شِخنا را تسخیر کرد و آن را به "شوبات اِنلیل" تغییر نام داد. سپس، استحکامات اِکالاتوم را در کرانه باختری رود دجله تسخیر کرد. این کار تنها با دو کوشش به انجام رسید: کوشش نخست به شکست انجامید و شمشی-ادد به بابل گریخت؛ اما سرانجام بازگشت و موفق شد. این اقدام، تسخیر شهر آشور، که یک شهر در حال توسعه بود و تجارت گرانی با آناتولی داشت، را برای او امکان پذیر می ساخت. او پسر نخست خود به نام ایشمه داگان را بر تخت شاهی اِکالاتوم نشاند و کار خود را، بمنظور گسترش قلمرو پادشاهی ادامه داد.
لشکرکشی علیه ماری
هدف بعدی او شهر ماری بود که مسیر کاروانی بین آناتولی و میان دو رود بشمار می رفت. ایاخدون-لیم شیخ ماری، توسط خدمتکار خودش، و به احتمال به دستور شَمشی آداد، کشته شد. شَمشی-ادد فرصت را دریافت و شهر ماری را اشغال کرد. زیمری لیم وارث تاج و تخت ماری نیز مجبور شد به آلپّو بگریزد. در این زمان، شَمشی-ادد فرزند دیگر خود را به نام «یَسمَه-ادد»، به تخت شاهی ماری نشاند و سپس به شوبات-انلیل بازگشت.
پادشاهی
با منظم شدن شهر ماری به پادشاهی شَمشی-ادد، او بر ناحیه بزرگی حکمفرما شد و کنترل میان دو رود شمالی را تحت اختیار خود گرفت. شمشی-ادد در سنگ نبشته ها لاف می زند که یک استوانه پیروزی در ساحل مدیترانه برپا داشته است، اما به احتمال تنها یک سفر جنگی کوتاه به آن ناحیه انجام شده است تا کوششی برای تسخیر کردن آن. همچنین شمشی-ادد خود را "شاه همگان" می خواند؛ عنوانی که توسط سارگن اکدی بکار می رفته است.
بطور طبیعی درخشش شمشی-ادد، رشک بری اقوام و شاهان همسایه را به دنبال داشته است و در سرتاسر دوران پادشاهی اش، او و پسرانش با چندین تهدید روبرو شدند. درحالیکه ایشمه-داگان به احتمال فرمانروای شایسته ای بود، به نظر می رسد که برادرش یسمه-ادد مردی با شخصیتی ضعیف بوده باشد. شمشی-ادد در نامه ای به یسمه-ادد، این نکته را یادآور می شو: "آیا تو کودکی، نه یک مرد؟ مگر بر چانه ات ریش نداری؟" و در نامه ای دیگر به او می نویسد: "درحالیکه برادرت در اینجا یک فاتح است، تو آنجا در میان زنان می خوابی؟".
شمشی-ادد یک سازمان دهنده بزرگ بود و بر همه امور کشور، از سیاستگذاری کلان گرفته تا گمارش مقامات رسمی و فرستادن سفرا، نظارت استواری داشت. لشکرکشی های او باریک بینانه طرح ریزی می شد و ارتش او، تمامی روش های کلاسیک محاصره، همچون احاطه کردن برج و بارو ها و دژکوب ها را می دانستند. از جاسوسی و جو سازی نیز گهگاه برای پیروزی بر شهرهای حریف استفاده می شده است.
شمشی-ادد در سراسر دوران زندگی، نیرومند کردن پادشاهی اش را دنبال کرد اما با مرگ او، پادشاهی اش نیز بزودی آغاز به فروریختن کرد. امپراتوری فاقد همبستگی بود و در یک موقعیت جغرافیایی آسیب پذیر قرار داشت. آنگاه که خبر درگذشت شمشی-ادد پخش شد، رقیبان قدیمی او در یک زمان عزم کردند تا پسرانش را از تخت پادشاهی واژگون کنند. یسمه-ادد بزودی توسط زیمری-لیم از ماری بیرون انداخته شد، و بقایای امپراتوری نیز بزودی به دستان حمورابی بابلی افتاد.
همچنین بخوانید
جستارهای وابسته
منبع