دودمان دهم بابل
در سال 722 ق.م، یک کلدانی به نام «مَردوک-اَپلَ-ایدینا دوّم» (مردوک بالادان)، با استفاده از فرصت به دست آمده از تغییر پادشاهان در آشور، به یاری «هوبان نوگاش» شاه عیلام، به بابل تاخت و آن سرزمین را به اشغال خود درآورد و در یک سال بعد بطور رسمی بعنوان «شاه بابل» تاجگذاری نمود.
«مردوک بلدان دوّم» به مدت 12 سال در بابل، در آرامش، پادشاهی کرد اما زمانی که «سارگن دوّم» پایه های قدرت خود را در آشور و سرزمین های پیرامون آن تثبیت نمود، یک بار دیگر متوجه بابل شد و با لشکرکشی علیه بابل و متحد وی عیلام، بار دیگر آن سرزمین را اشغال نمود و «مردوک بَلَدان دوّم» راهی جز گریختن به عیلام نیافت. اما این پایان کار نبود. درست پس از مرگ سارگن دوّم در آشور (705 ق.م)، «مردوک بلدان» دوباره باز گشت و تخت پادشاهی بابل را تصاحب نمود. او که از حمایت شاه عیلام برخوردار بود، کلدانیان و آرامیان و دیگر اقوام ناراضی را نیز علیه دولت آشور به شورش واداشت. با این حال تنها 9 ماه بعد، «سناخریب» شاه تازه آشور (705 - 681 ق.م)، علیه بابل، عیلام و دیگر شورشیان دست به حمله زد و با نابود کردن پایگاه نظامی عیلام در شهر «کیش»، اتحاد علیه آشور در عمل در هم شکسته شد، و «مردوک بالادان دوّم» بار دیگر به عیلام گریخت.
سناخریب پس از تسخیر بابل، شخصی با عنوان «مَردوک-زَکیر-شومی دوّم» را بر تخت سلطنت بابل نشاند (703 ق.م)، اما چند ماهی طول نکشید که «مردوک بالادان دوّم» باز هم دست به شورش علیه بابل زد، و این بار، سناخریب شاه آشور، یک درباری آشوری به نام «بِل-ابنی» را در بابل به تخت نشاند.
سه سال بعد، مردوک بالادان در صدد برآمد تا شورش دیگری را براه بیندازد. این شورش نیز از سوی نیروهای آشوری فرو نشانده شد (700 ق.م). سپس، «بل-ابنی» را که به وی بدگمان شده بودند به آشور فراخواندند و سناخریب کوشید تا مسئله بابلیان شورشی با نشاندن فرزند خود «آشور-نَدین-شومی» بر تخت شاهی بابل حل کند.
در این بین عیلام نیز بیکار ننشست و «هالوشو-اینشوشیناک» شاه عیلام (699 - 693 ق.م) 6 سال بعد، هنگامی که آشوریان مشغول نبرد با کلدانیان در سواحل خلیج فارس بودند، به شمال بابل تاخته، «آشور-ندین-شومی» را دستگیر و برای اعدام قطعی به عیلام فرستاد (694 ق.م) و یک دست نشانده کلدانی به نام «نِرگال-اوشه-زیب» را در بابل به تخت نشاند. شاهر آشور که از این اقدام خونش به جوش آمده بود، دست به یک حمله وحشیانه به بابل زدو نبرد بزرگی که در شهر نیپور انجام گرفت، منجر به دستگیری «نرگال-اوشه-زیب» شد و آشوریان وی را به نینوا فرستادند (693 ق.م).
یک رهبر شورشی دیگر به نام «موشه-زیب-مَردوک» که توسط عیلام نیز پشتیبانی می شد، ادعای تاج و تخت شاهی بابل را کرد. نبرد بزرگ دیگر در سال 692 ق.م میان آشور و بابل رخ داد که نتیجه قطعی در بر نداشت و «موشه زیب مردوک» دست کم برای دو سال دیگر بر تخت شاهی بابل به جا ماند.
«موشه-زیب-مردوک» در سال 689 ق.م در ائتلافی به رهبری عیلامیان، که کشورهای «الّی پی»، «پارسو(م)آش»، «انزان» و «پاشری» و نیز قبایل مختلف آرامی و کلدانی، بدان پیوسته بودند، دست علیه آشور وارد جنگ شد. نتیجه جنگ قطعی نبود اما بیماری ناگهانی «هوبان-ایمنه» شاه عیلام (693 - 688) که منجر به جنگ داخلی در عیلام شد، این ائتلاف بزرگ را در هم شکست و آشوریان بار دیگر بابل را تسخیر کردند.
«اسرحدون» (680 - 669 ق.م) شاه بابل، فرزند خود «شَمَش-شوم-اوکین» را در بابل به تخت نشاند. بابل در طول دوران پادشاهی اسرحدون، در صلح و آرامش به سر برد و آن پادشاه برنامه های عمرانی بسیاری را در بابل به اجرا گذاشت و تنها یک بار در سال 680 ق.م بود که «مردوک بالادان دوّم» کلدانی کوشید تا دوباره بابل را تصرف کند، اما اقدامش نتیجه ای در بر نداشت.
پس از درگذشت اسرحدون (669 ق.م)، «آشوربانیپال» برادر کوچکتر «شمش-شوم-اوکین»، بنا بر وصیت پدر، پادشاه آشور شد و برادر بزرگتر، در مقام خود یعنی پادشاه بابل به جا ماند. محدوده کشور بابل در آن زمان، شامل شهرهای بابل، بروسیپّا، کوثا و سیپّار می شد. دو برادر به دمت 17 سال به وصیت پدر عمل کردند تا اینکه سرانجام در ماه مه سال 652 ق.م، «شمشوموکین» در رأس شورشی علیه برادر خود برخاست. دلیل این شورش در هیچ یک از منابع بابلی ذکر نشده است. برای اطلاعات بیشتر درباره این قیام، اینجا را مطالعه کنید.
پس از دو سال، شهر های بابل و بروسیپّا توسط آشوریان به محاصره درآمدند و عیلام، متحد اصلی آنان، شکست خورد. بابل در ژوئن 548 ق.م به دلیل گرسنگی تسلیم شد و شمش-شوم-اوکین در ناامیدی، کاخ خود را به آتش کشید و در میان شعله های آن درگذشت.
آشوربانیپال پس از شکست دادن برادرش، شخصی به نام «کاندالو» را که معروفیت و شهرتی نداشت و کسی عمل درخشانی از وی ندیده بود، به سلطنت بابل نشاند. کاندالو پس از 27 سال پادشاهی در بابل، در سال 627 ق.م مرد و در این هنگام، شخصی با نام «سین-شوم-لی-شیر»، در بابل دست به شورش زد. «سین-شار-ایشکون» پادشاه آشور برای سرکوبی این شورش شخصی با نام «نبوپیلسر» را به بابل فرستاد اما وی، پس از فرونشاندن شورش، خود علیه آشور دست به سرکشی زد و در بابل قدرت را به دست گرفته دودمان یازدهم بابل را پایه گذاری نمود.