دو نامه از آشور-اوبالیت یکم به آخناتون
EA 15
به پادشاه سرزمین مصر، چنین سخن می گوید آشور-اوبالیت، پادشاه سرزمین آشور: سلام بر خانه تو، بر کشور تو، بر ارابه رانان جنگی تو و بر ارتش تو! من سفیر خود را به نزد تو فرستادم تا با تو دیدار کند و کشورت را ببیند. چیزی را که نیاکانم تا کنون نفرستاده اند را، من امروز برای تو فرستادم: یک ارابه خوب، دو اسب، (و) جواهری از سنگ قیمتی، و یک درخت نخل که با مهره هایی از سنگ لاجورد خالص آراسته شده است را، بعنوان هدیده ای با آرزوی نیکی، بسوی تو معطوف داشته ام. سفر من، که بسوی تو فرستاده ام، تا (تنها با تو) دیدار کند، مانعش نشو، بگذار دیدار کند و بازگردد. عقیده شما و وضعیت کشور شما را مشاهده می کند، آنگاه بازمی گردد!
EA 16
به ناپخوروریا [1]، پادشاه بزرگ، پادشاه مصر، برادر من، چنین سخن می گوید آشور-اوبالیت [2]، پادشاه آشور، پادشاه بزرگ، برادر تو: تندرستی و سلامتی بر تو، بر خانه تو و بر سرزمین تو باد!
پس از آنکه سفیر شما را دیدم بسیار احساس خرسندی کردم. این، در حقیقت ... در محضر من احساس شده است. من برای تو یک ارابه سلطنتی زیبا، دو اسب سفید، یک ارابه بدون تجهیزات و یک مهر سنگی زیبا بعنوان هدیه فرستادم.
از پادشاه بزرگ ... گفته شده است: طلا در سرزمین شما همچون خاک است؛ چرا آنجا در چشمان شما ... است؟ من کاخ تازه ای را آغاز نموده ام، و می خواهم که بزودی آن را داشته باشم، به اندازه ای که برای تزیین آن مورد نیاز است، برای من طلا بفرستید.
زمانی که پدر من، آشور-ندین-آهه، به فرستادگانش دستور داد که به مصر بروند، آنها بیست تالان طلا برایش فرستادند. و زمانی که پادشاه هنینگالبات فرستادگانش را بسوی پدر شما [3] فرستاد، آنها بیست تالان طلا برای او فرستادند. مشاهده می کنید، من به پادشاه هنینگالبات [4] ... هستم، اما شما برای من تنها اندکی طلا فرستادید، که علیرغم رفت و آمد های فرستاده من، کافی نیست. اگر قصد شما این است که دوستی صمیمانه وجود داشته باشد، طلای بیشتری بفرستید! و شما نیز ممکن است به سهم خود افرادی را بفرستید، و هر آنچه را که نیاز دارید دریافت خواهید کرد!
فاصله سرزمین های ما از یکدیگر بسیار زیاد است، به همین دلیل سفیران ما باید خردمندانه مسافرت کنند. آنهایی که سفیر شما را بازداشت کردند، حمله کنندگان به او، سوتو ها [5] بودند. تا زمانی که افرادی را برای گرفتن حمله کنندگان سوتو بفرستم، مرده خواهم بود... آنها دیگر سفیران مرا بازداشت نخواهند کرد. چرا آن فرستادگان مجبورند در سرزمین های خارجی بمانند، و در آنجا بمیرند؟ اگر آنها مدتی از وقتشان را در یک کشور خارجی بگذرانند، و پادشاه از این موضوع سود برد، پس بهتر که آنها در آنجا بمانند و بمیرند؛ پادشاه یقیقا سودی می برد. اما اگر سودی از این کار نمی برد، چرا فرستادگان ما باید در یک کشور خارجی بمیرند؟ سفیران ما مورد حمله قرار می گیرد و در یک سرزمین خارجی می میرند.
[1] ناپخوروریا: آخناتون نفر-خپرو-رع (1350 - 1334 ق.م)
[2] آشور-اوبالیت (1363 - 1328 ق.م)
[3] آمنهوتپ سوّم [1402 - 1364 ق.م)
[4] میتانی پیشین
[5] اقوام سامی در خدمت مصر
همچنین بخوانید
آشور-اوبالیت یکم نامه های تل العمارنه
جستارهای وابسته
منبع