تیگلات پیلصر سوّم

«تیگلات پیلصر سوم» (به اکدی توکولتی-اَپلی-اِشَرَ - 745 - 727 ق.م)، یکی از بزرگ ترین و کشورگشاترین پادشاهان آشور بود. نام «تیگلَت-پیلِسِر» در آشور یک نام سلطنتی بود که هنگام نشستن شاه بر تخت پادشاهی به او داده می شد و نامی نبود که شخصی را هنگام به دنیا آمدن به آن موسوم کنند. نام اصلی وی «پولو» بود و سمت امیر ارتش آشور را داشت. او در سنگ نبشته هایش، خود را پسر اَدَد-نیراری سوّم می نامید هر چند درست بودن این ادعایش مشکوک است. او تاج و تخت پادشاهی را در 13 ایار 745 ق.م به دست گرفت.

تیگلت پیلسر سوّم به محض نشستن بر تخت شاهی، اصلاحاتی چند را در بخش های مختلف حکومت آشور برقرار ساخت که به برتری آشور در خاور نزدیک جان تازه بخشید.

تیگلات پیلصر که فرمانروایی زیرک، پرتحرک، و مبتکر بود، به درستی استدلال می کرد که اگر امپراتوری بدون اصلاحات اداری و نظامی به خود واگذاشته شود، نمی تواند دوام آورد؛ این بود که در انجام این اصلاحات درنگ نکرد. روی هم رفته، تغییرات اداری به منظور افزایش اقتدار دستگاه مرکزی نسبت به افراد و نواحی مختلف، چه داخلی و چه خارجی، طراحی شد.

نخستن این اصلاحات آن بود که با قدرت مقامات رسمی عالی رتبه آشور، که در دوره پادشاهی نیاکانش به اندازه زیادی افزوده شده بود، به مخالفت پرداخت. مهمترین آنها «شَمشی-ایلو» بود که عنوان «تورتانو» (سردار یا سپهسالار) داشت و فرمانده کل قوا بود و از زمان اَدَد-نیراری سوّم به این سمت برجسته دست یافته بود. او گهگاه لشکرکشی هایی را هرهبری می کرد و استوانه های یادبودی به نام خود برپا می ساخت بدون آنکه حتی شاه را از این موضوع آگاه کند.

تیگلات پیلسر همچنین برای کاهش قدرت مقامات عالی رتبه، مرز های ایالات آشور را (که به دلیل تسخیر سرزمین های تازه بزرگ شده بود) کاست و آنها را به ایالت کوچک تر بخش بندی کرد تا حکمرانان آنها از منابع کمتری برای برپا کردن شورش برخوردار شوند. بدین ترتیب ایالات کوچکتر و حکمرانان بیشتر با اختیارات و قدرت کمتری (که بیشتر از خواجگان بودند) بوجود آمد.

در عرصه نظامی، سپاهی را که از قدیم به طور عمده از مردان آشوری ای تشکیل می شد که برای یک دوره معین (بطور معمول تابستان) به خدمت فراخوانده می شدند، با یک نیروی حرفه ای دایمی به طور عمده مرکب از اهالی ایالات جایگزین کرد. او بر حجم ارتش نیز به طرز چشم گیری افزود، اگر چه تعداد دقیق آن ناشناخته است. نیرویی که از ایالت تسخیر شده آشور وارد ارتش می شد (و روشن است که آشوری نبودند) را در پیاده نظام به خدمت می گرفت و نیروهای بومی آشور سواره نظام و ارابه ران بودند. با این اصلاحات نظامی، امپراتوری آشور به ارتش گسترده بزرگی تجهیز گشت که می توانست در سرتاسر سال به جنگ بپردازد.

همچنین، تیگلت-پیلسر سوّم و جانشینان وی نسبت به سرزمین گشوده شده رفتاری جز آنچه شاهان پیشین آشور داشتند پیش گرفتند. پیش از آن، بخش بزرگی از ساکنان ناحیه تسخیر شده را سر می بریدند و تنها عده کمی را از افراد کارآمد را، برهنه کرده طوق و زنجیر بر گردنشان نهاده به بردگی می بردند. اما از زمان تیگلت-پیلسر سوّم، تشخیص دادند که این شیوه نامناسب، و از لحاظ دستاوردهای بدست آمده برای حکومت آشور کم سود است. از آن پس، چون توانسته بودند سرزمین گشوده شده را جزو خاک آشور سازند، مردم آن سرزمین را در محل به جا گذاشته، مالیات های سنگین بر ایشان وضع می کردند و یا - در بیشتر موارد - ایشان را، به شیوه ای متشکل، با بخشی از لوازم خانه و کودکان و غیره، به نقاطی که پیش از آن بر اثر لشکرکشی های آشور ویران و غیر مسکون شده بود، تبعید می کردند و به جای آن، ساکنان نقاطی را که در دیگر مرزهای پادشاهی خویش تسخیر کرده بودند، متمکن می ساختند. بدین شیوه، بهره برداری خردمندانه تری از سرزمین های امپراتوری آشور تأمین می شد و تغییر محل مردم، امکان تبانی و درایستادن در برابر دست اندازان را برای مردم دشوار می ساخت.